اشاره‌: «سیامند رحمان» وزنه‌بردار معلول اشنویه‌ای، در حال تدارک سفر به مسابقات پارالمپیک 2012 لندن می‎باشد، در این فاصله‌ی کوتاه آغاز سفرشان فرصت پیدا کردیم تا گفتگویی ویژه با این قهرمان ملی و رکورددار جهانی وزنه‌برداری معلولان داشته باشیم.

 

 لطفاً خودتان را به  کاربران و خوانندگان پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح بیشتر معرفی کنید؟

سیامند رحمان هستم، یکم فروردین ماه سال 1367 در شهر اشنویه متولد شده‌ام. در مورد اینکه فرزند چندم خانواده هستم. راستش مشغله‌های تیم ملی گاهی از نام خیابان‌های ساده را هم یادم می‌برد، اما سه خواهر و دو برادر هستیم و فرزند سوم خانواده هستم.

هفت سال است که به عضویت تیم ملی درآمده‌ام و یک سال تمام است که به طور مداوم تهران هستم و در اردوی آمادگی مسابقات پارالمپیک لندن که 10 روز دیگر به آن اعزام می‌شویم، به سر می‌برم و حدود 10 دقیقه است که از تمرین بازگشته‌ام.

 

نوع معلولیت شما چگونه است؟ آیا مادرزادی بوده ‌است؟ در دوران کودکی از داشتن معلولیت ناراحت نمی‌شدید؟

معلولیت من از قسمت پا بوده و مادرزادی می‌باشد. در دوران کودکی بدون کمک رفت و آمد می‌کردم و مشکل خاصی نداشتم اما اکنون به علت وزن بالا از چوب دستی استفاده می‌کنم.

به علت اینکه یک زندگی عادی داشتم و محدودیتی نداشته‎ام تقریباً مشکل و ناراحتی چه از نظر روانی و چه از نظر جسمانی مرا ناراحت نمی‌کرد.

 

سطح تحصیلات و رشته‌ی تحصیلی خود را بیان کنید؟

در حال حاضر دانشجوی رشته‌ی «حقوق قضایی» هستم در دانشگاه آزاد ارومیه و به علت فشردگی تمرینات تیم ملی به طور مداوم نمی‌توانم پیگیر درس و دانشگاهم باشم. دوران ابتدایی و دبیرستان را در رشته‌ی ادبیات و علوم انسانی در اشنویه تحصیل کرده‌ام.

 

چرا به ورزش رو آوردید؟ و به طور خاص‎تر به ورزش وزنه‎برداری؟ آیا به ورزش دیگری هم علاقه‌مند هستید؟

علاقه‌ی ورزشی و شور جوانی که وجود داشت و از سویی استعدادی را که در رشته‌ی ورزشی وزنه برداری در خود می‌دیدم باعث گرایش من به ورزش شد. شنا و خیلی از ورزش‌های دیگر را انجام می‌دهیم اما فقط به وزنه‌برداری علاقه‌مند هستم.

 

چند مدت طول کشید تا بتوانید توانمندی خود را در این حوزه، به مربیان و مسئولان ثابت کنید؟

در سال 85 که وارد تیم ملی شدم 150 کیلو وزنه می‎زدم و دوستان من افرادی همچون آقای رضوی آن زمان 260 کیلو می‎زدند. کمتر از یک سال خودم را به وزنه 287 رساندم و پس از آن آقای رضوی که دوست و استاد عزیزم هم می‎باشد از تیم ملی خداحافظی کرد، در مسابقات گوانجو با مهار وزنه‌ی 291 کیلوگرمی رکورددار جهان شدم.

 

خاطره‌ای از نخستین ارتباطتان با وزنه را برایمان تعریف کنید؟ آیا فکر می‌کردید به این مرحله برسید؟

از دوران دبیرستان به باشگاه بدنسازی می‎رفتم و پس از پیشنهاد آقای صیادی مسئول استان، به تیم ملی راه یافتم.

کمتر آدمی به این مراحل فکر می‌کند، خدا اگر دری را به روی انسان ببندد حتماً درهای بیشتری را به رویش خواهد گشود.

 

میزان توجه مسئولان، مربیان و مردم را به ورزش معلولان در سطوح مختلف شهر تا کشور چگونه می‌بینید؟ انتظاراتان از مسئولان ورزشی ایران چیست؟

توجه مسئولان در کل خوب بوده است اما امیدوارم بهتر، مستمرتر و پیگیرتر باشند و سرمایه گذاری بیشتری داشته ‎باشند.

تنها تفاوت و فرقی که پارالمپیک با المپیک داشت در نوع و میزان جایزه مدال آوران بود که متأسفانه برابر نبود، که امسال این تفاوت‌ها خوشبختانه حذف شده‌است.

اما در حالت کلی میزان سرمایه‎گذاری بر روی ورزش‌ها و مخصوصاً ورزش‌های المپیکی در مقایسه با مثلاً فوتبال تفاوت چشمگیری دارد، اگر بخشی از سرمایه‌ای را که به فوتبال اختصاص می‌دهند به ورزش‌های المپیکی اختصاص دهند، میزان موفقیت به طور قابل توجهی افزایش میابد و افتخارات ورزش المپیکی اگر بیشتر از بخش‎های دیگر ورزش نباشد، کمتر نخواهد بود.

 

در اردوی تیم آمادگی مسابقات پارالمپیک لندن، روزانه چند ساعت تمرین می‌کردید؟ رقبای خود را چگونه می‌بینید؟

از ابتدا روزانه فقط دو ساعت تمرین می‌کردیم، که با نزدیک شدن به زمان برگزاری مسابقات، برنامه و تمرینات بسیار سنگین‌تر شده است، البته زمان‌بندی مانند سابق است اما برنامه‎های رکوردی تغییر کرده ‌است.

در مورد رقیبان هم باید دید خداوند چه تقدیر کرده ‌است، حساسیت مسابقات خیلی بالا می‌باشد و تا وارد مسابقه نشویم هیچ چیز قابل پیش بینی نیست، این حساسیت مخصوصاً در مسابقات المپیک خیلی بیشتر می‎باشد.

 

 طبق اخبار گویا گفته‌اید اگر مسئولان اجازه بدهند وزنه‌ی بالای 300 کیلوگرم را مهار خواهید کرد، ماکزیمم توانایی شما چقدر است؟ علت عدم موافقت مسئولان با این تصمیم چه می‌تواند باشد؟

چون مربی و رئیس فدراسیون تعیین می‌کنند و صلاح دید آنان را باید مد نظر داشت، اما به حول و قوه‌ی الهی بالای وزن 300 را در نظر داریم. رکورد کنونی من 305 و 310 کیلوگرم می‌باشد.

 

بزرگترین هدف ورزشی شما کدام است؟ بزرگترین هدف زندگیتان چطور؟

به عنوان اهداف ورزشی قهرمانی المپیک، کسب مدال طلا و ارتقای رکورد را می‎توانم نام ببرم و بزرگترین آرزوی زندگیم سلامتی مادر، پدر و خانواده‌ام می‎باشد. آخرین بار 45 روز پیش آن‎ها را دیدم و برای آن‌ها بهترین‌ها را آرزو می‎کنم.

 

پیام شما به مردم ایران به خصوص زادگاهتان چیست؟

دعای خیر و شکرانه‌ی مردم کشورم، مخصوصاً شهر و دیارم کردستان و اشنویه همیشه همراه من بوده و بی‌شک بیشترین تأثیر را در موفقیت‌های من داشته‌اند. از یکایک آنان تشکر و قدردانی می‎کنم و امیدوارم لیاقت دعاهای آنان را داشته باشم و با کسب مدال طلا و قهرمانی، مایه‌ی افتخار ایران، کردستان، شهر عزیزم اشنویه و خانواده‎ام باشم که همیشه حامی و پشتیبانم بوده‎اند.

از خداوند می‎خواهم که همه‌ی جوانان مایه‌ی افتخار و سربلندی ملتمان و کردستان عزیز باشند، در همه‌ی زمینه‎های ورزشی، هنری، ادبی، علمی و ... انتظار دارم همه‌ی جوانان به ورزش رو بیاورند، نه صرف به ورزش قهرمانی بلکه به عنوان سلامت روح و جسم.

متأسفانه جوانان و مردم در کردستان و مناطق ما وجود استعداد و توانایی‎های ورزشی را جدّی نمی‎گیرند و جوانان خیلی سرسری از آن عبور می‎کنند، ما افراد توانای زیادی داریم افرادی همچون دوست عزیزم آقای احمد احمدی از مهاباد در رشته‌ی قایقرانی و بسیاری دیگر که به علت بی‌توجهی از اردوی تیم ملی دور افتادند.

در همه‌ی مراحل یاد و توکل به خدا داشته ‌باشند و ایمان داشته ‌باشند که اگر دری به روی آنان بسته ‌شده، در عوض درهای بیشتری به رویشان گشوده می‎شود.

در بسیاری از کشورها تعجب می‎کنند من کُرد هستم و همین که توانسته‎ام افتخارآفرین ملت کرد باشم خدا را شاکرم.

تشکر ویژه‌ای از آقای علی قادری کارگردان مهابادی دارم که مستندی را در مورد من ساخته‎اند و از شما هم که فرصت آن را ایجاد کردید که برعکس بسیاری از برنامه‎های تلویزیونی و مصاحبه‌های دیگر حرف دلم را بزنم تشکر را دارم.